چاپ کردن این صفحه

گفت و گوی صدای معلم و شیرزاد عبداللهی ، عضو هیات موسس کانون صنفی معلمان ایران

کانون صنفی معلمان ایران از ابتدا تاکنون و راهی که به " بیراهه " می رود ؟

گروه رسانه و تشکل/ نزدیک به دو دهه از فعالیت تشکل " کانون صنفی معلمان ایران " می گذرد . این تشکل در اساسنامه خود به عنوان " غیر سیاسی و غیر انتفاعی " معرفی شده است . از ده عضو موسس اولیه این تشکل در حال حاضر هیچ یک از آن ها در هیات مدیره فعلی حضور ندارند .

پس از روی کارآمدن دولت احمدی نژاد و تجمعات معلمان که به دعوت این تشکل و نیز سازمان معلمان ایران و در سال 85 در مقابل مجلس صورت گرفت پرونده فعالان تشکل ها به ویژه کانون صنفی معلمان  زیر ذره بین نهادهای امنیتی قرار گرفته است .

انتظار می رفت با آمدن دولت تدبیر و امید فصل جدیدی در نگاه به این تشکل گشوده شود .

با این که مجمع عمومی سازمان معلمان ایران پس از یک وقفه 10 ساله روز سه شنبه 24 / 9 / 94 در باشگاه فرهنگیان تهران و با موافقت مسئولان برگزار شد اما تاکنون پروانه فعالیت این تشکل از سوی وزارت کشور دولت روحانی تمدید نشده است .

انتخابات مجلس دهم و رویکردی که برخی از فعالان این تشکل در این مورد اتخاذ کردند بهانه ای شد تا گفت گویی با شیرزاد عبداللهی یکی از اعضای هیات موسس این تشکل داشته باشیم .

عملکرد کانون صنفی معلمان ایران در گفت و گوی صدای معلم و شیرزاد عبداللهی

صدای معلم : آیا کانون های  صنفی غیر سیاسی اند؟

اساسنامه کانون های صنفی در شهرها و استان های مختلف از روی اساسنامه کانون صنفی معمان ایران معروف به (کانون تهران ) است نوشته شده است. این اساسنامه در سال 1377 در جلساتی که برای بحث درباره ایجاد تشکل معلمی به همت آقای جواهری پور مدیرکل وقت آموزش و پرورش شهر تهران برگزار می شد نوشته شد. بنده هم یکی از نویسندگان اساسنامه بودم. اعضای موسس کانون ده نفر بودند و هیچ کدام از آنها در ترکیب هیات مدیره فعلی کانون ها حضور ندارند. به همین دلیل یادآوری برخی نکات از نظر تاریخی برای اعضای جوان تر اهمیت دارد. در اساسنامه کانون صراحتا قید شده که کانون تشکلی "غیر سیاسی و غیر انتفاعی" است.

 

صدای معلم : مفهوم غیر سیاسی و غیر انتفاعی از دید شما چه بود ؟

چیزی که مدنظر اعضای موسس بود دو نکته بود : اول اینکه کانون نباید مانند احزاب سیاسی روی هر اتفاقی که در کشور می افتد موضع بگیرد و یا وارد ائتلاف سیاسی – انتخاباتی با احزاب و گروه ها بشود. پایه نظری منع فعالیت سیاسی این اعتقاد بود که معلمان از نظر سیاسی متفرقند اما می توانند بر سر مسایل صنفی به تفاهم و نظر مشترک برسند.

نکته دوم این بود که اگر کانون وارد فعالیت اقتصادی بشود ، اعضای هیات مدیره می توانند از عنصر پول برای از بین بردن دموکراسی داخلی کانون و ایجاد چهره کاریزما برای خود استفاده کنند. در اولین اساسنامه حتی پیش بینی شده بود که اعضای هیات مدیره نباید دو دوره دوساله متوالی در هیات مدیره بمانند، چرا که ممکن است این حضور منجر به سوء استفاده شود.

 

صدای معلم : آیا عبارت "غیر سیاسی" مفهومش این است که اعضای کانون حق فعالیت سیاسی ندارند و مثلا نباید در انتخابات شرکت کنند؟

قطعا چنین نیست. کانون به عنوان یک تشکل حق ورود به ائتلاف های سیاسی و دادن لیست انتخاباتی ندارد. هر عضو کانون به عنوان یک شهروند قطعا گرایش سیاسی و عقیدتی دارد و می تواند خارج از کانون فعالیت سیاسی داشته باشد. اما به نظر من منع فعالیت حزبی باید برای اعضای هیات مدیره اعمال شود. در سال 86 اکثریت اعضای هیات مدیره وارد ائتلاف سیاسی – انتخاباتی شدند . توجیه اعضای هیات مدیره، تفکیک شخصیت حقیقی و  شخصیت حقوقی آنها بود. اگر این توجیه پذیرفته شود ، افراد می توانند از جایگاه خود سوء استفاده کنند و هر جا به آنها انتقاد شود که از اساسنامه منحرف شده اید می توانند بحث تفکیک شخصیت را مطرح کنند. این رفتار به نظر من نوعی فرصت طلبی و سوء استفاده از موقعیت است. اخیرا دوستان در مورد فعالیت سیاسی صریحا گفتند که رفتار انتخاباتی آنها در سال 86 خطا بوده است.

 

صدای معلم : آیا در حوزه اقتصادی هم کانون از ماده 1 اساسنامه تخطی داشته است؟

بله دقیقا ، تخلفی مشابه تخلف سیاسی که نقطه آغاز آن هم سال 86 بود. در اینجا هم اعضای هیات مدیره تصمیم گرفتند در کنار کانون و با استفاده از سرمایه اجتماعی این تشکل ، یک شرکت تعاونی چند منظوره تشکیل بدهند. افراد موثر هیات مدیره و سخنگوی کانون در نقش اعضای هیات مدیره و مدیرعامل این شرکت ظاهر شدند. من پیشنهاد می کنم فعالیت های اقتصادی هیات مدیره کانون را در فرصت دیگری بررسی کنیم. اما این نکته قطعی است که تفکیک شخصیت حقیقی و حقوقی اعضای هیات مدیره در عمل امکان پذیر نیست.

 

صدای معلم : به نظر شما آیا موضع اخیر کانون در عدم ورود به بحث انتخابات 7 اسفند درست بوده است؟

اطلاعیه رسمی کانون و شورای هماهنگی تشکل ها منطقی و درست بود . کانون طبق اساسنامه نباید لیست انتخاباتی بدهد و یا در ائتلاف های انتخاباتی شرکت کند. قبلا هم گفته ام که تحریم انتخابات هم مانند دعوت به مشارکت یک کنش سیاسی است. ناامید کردن معلمان از انتخابات هم یک کنش سیاسی است. من در صفحات تلگرام که مدیریت آن با کانون صنفی و تشکل های همسو با آن است حضور ندارم. اما از افراد موثق شنیده ام که جو غالب بر این گروه ها تحریم و بوده و با معلمانی که خواهان مشارکت در انتخابات بوده اند برخورد می شده.قاعدتا وقتی طرفداران تحریم آزادانه فعالیت می کردند باید به طرفداران مشارکت در انتخابات هم مجال داده می شد که نظرات خود را آزادانه بیان کنند.

 

صدای معلم : ظاهرا همه فعالان کانون در انتخابات موضع یک دستی نداشتند ؟

بله ، برخی از فعالان واقع بین کانون با تشکل های اصلاح طلب معلمان مانند انجمن اسلامی معلمان به شکل غیر سازمانی همکاری می کنند . این همکاری از جلسات صبحانه هفتگی با دکتر نوبخت شروع شد و در نشست های انتخاباتی هم ادامه داشت. اما جریان غالب کانون با تحلیل های تئوریک طبقاتی و با این پیشداوری که دولت روحانی دولتی نئولیبرال است و می خواهد مناسبات سرمایه داری را تقویت و سیاست هایش به ضرر طبقه کارگر است،با دولت و اصلاح طلبان مخالفت می کند و از موفقیت انتخاباتی آنها شاد نیستند.

آنها با شعارهایی مانند مخالفت با خصوصی سازی و کالایی شدن آموزش برنامه دولت در بخش آموزش را با نگاهی ایدئولوژیک تخطئه می کنند. به نظر می رسد اغلب شعارهای جریان چپ کانون و افراطیون راست گرا در مورد مباحث آموزشی همپوشانی دارد.

 

صدای معلم : منبع تغدیه فکری به گفته شما بخش چپ کانون کدام جریان اجتماعی است؟

سایت های اینترنتی بقایای گروه های چپ مارکسیستی مانند سندیکای فلزکاران و اتحادیه نانوایان کردستان ، اتحادیه نقاشان ساختمان  و سندیکای کارگران بیکار و  سندیکای رانندگان اتوبوسرانی و... منبع تغدیه تئوریک افراد موثر این جریان است. این تئوربیسین ها معلمان را به عنوان مزدور و مزدبگیر و فرودست طبقه بندی می کنند. در نوشته هایشان معلم را موجودی مفلوک و اسیر جبر شرایط مادی تصویر می کنند. آنها معتقدند که مبارزه صنفی معلمان بخشی از یک مبارزه بزرگتر یعنی مبارزه طبقه کارگر با طبقه سرمایه دار و دولت سرمایه داری است. در عرصه مطبوعات هم دنباله رو اقتصاددان های چپ مانند فریبرز رییس دانا ، محمد مالجو و ابراهیم رزاقی هستند. بحث صنفی برای اینها ابزاری در خدمت مبارزه کلان ضد سرمایه داری است.

 

صدای معلم : شما در جایی به تخلف رییس شورای هماهنگی تشکل های صنفی اشاره کرده اید . آقای قدیمی چه تخلفی داشته اند؟

ریاست شورای هماهنگی تشکل ها با کانون صنفی همدان است. امسال در انتخابات همدان بین اصلاح طلبان اختلاف افتاد . آقای مجاهد و لقمانیان و افراد دیگر تا روز آخر نتوانستند بر سر کاندیدای واحد به توافق برسند. در چنین بازار آشفته ای آقای قدیمی دو روز مانده به انتخابات با صدور پیامی به طور تلویحی از آقای خجسته کاندیدای اصول گرای همدان حمایت کرد.

نمی دانم  پیام ایشان موثر بوده یا نبوده . اما مساله این است که تبلیغ به نفع یک کاندیدا ، یک فعل سیاسی و انتخاباتی است که از سوی رییس شورای هماهنگی تشکل ها معنای مشخص سیاسی  دارد. حداقل رییس شورای هماهنگی باید به گفته ده روز پیش خودش وفادار می ماند. این موضع گیری از نگاه دیگر  این نکته را نشان داد که مطالبات فعالان کانون ها و اصول گرایان افراطی  90 درصد همپوشانی دارد.

 

صدای معلم : اما برخی فعالان کانون اتهام وجود یک گرایش مارکسیستی در داخل کانون را نوعی اتهام زنی و گرا دادن به نیروهای امنیتی می دانند.

من بر اساس فکت های عینی حرف می زنم . وقتی افرادی به عنوان تئوریسین کانون، از جایگاه معلمان تحلیل طبقاتی ارائه می دهند ، وقتی معلمان را به عنوان مزدبگیر ذیل طبقه کارگر طبقه بندی می کنند ، وقتی از اتحاد کارگر و معلم و پرستار علیه دولت سرمایه داری نئولیبرال می نویسند ، وقتی از تعابیر مارکسیستی مانند کالایی شدن آموزش استفاده می کنند ، وقتی معلم را فرودست و مدیران آموزش و پرورش را فرادست می دانند،  وقتی  معلم را موجودی اسیر جبر شرایط ترسیم می کنند و کم کاری و بیسوادی و خشونت برخی معلمان و حتی تجاوز به دانش آموز را با این عنوان که مگر چقدر به معلم حقوق می دهند که انتظار رفتار خوب از او دارید، توجیه می کنند ، وقتی برخی گروه کهای مارکسیستی کارگری را به عنوان متحد معلمان در مبارزه با دولت معرفی می کنند و....اینها همه گرا است.

هرکس اندک سواد سیاسی داشته باشد جهت سیاسی و عقیدتی کانون ها را می فهمد و نیازی به گرا دادن نیست. مثلا بیانیه اردیبهشت انجمن صنفی مریوان و سندیکای نانوایان سقز نیازی به تفسیر و تعبیر و گرا ندارد.

 

صدای معلم : فعالیت انتخاباتی تشکل های اصلاح طلب معلمان را چگونه ارزیابی می کنید؟

تشکل هایی مانند انجمن اسلامی معلمان و مجمع فرهنگیان و سازمان معلمان تشکل های سیاسی – صنفی هستند و حضورشان در انتخابات و معرفی کاندیدا ایراد اساسنامه ای ندارد. این سه تشکل و شاخه معلمی برخی از احزاب اصلاح طلب، زیر مجموعه جناح اصلاح طلب محسوب می شوند که در چارچوب سیاسی در انتخابات موفق عمل کردند و حتی داود محمدی از انجمن اسلامی را از شهر تهران را به عنوان کاندیدا وارد لیست 30 نفره کردند و داخل مجلس فرستادند. اما مجلس جای فعالیت صنفی نیست. البته نماینده ای که به معلمان و آموزش و پرورش سمپاتی داشته باشد کارهایی می تواند در مجلس انجام دهد.  اما این تصور که نماینده اصلاح طلبی مانند آقای داود محمدی هر روز یقه فانی را بگیرد و با سوال و استیضاح بخواهد به دولت فشار بیاورد تا حقوق معلمان را افزایش دهد ، واقع بینانه نیست. این کار را حاجی بابایی و دوستانش انجام خواهند داد.

 

صدای معلم : ارزیابی شما از بازگشت حاجی بابایی به مجلس چیست؟

حاجی بابایی احتمالا تلاش می کند که نقش سابق خود در مجلس ششم به عنوان اپوزیسیون دولت را دوباره بازی کند و  به عنوان مدافع معیشت معلمان و یار تشکل های صنفی در برابر دولت ظاهر شود.

اما با این سوال مواجه می شود که چرا در 4 سال وزارت خود تشکل ها را نادیده گرفت؟  اگر شعار معیشتی بدهد کارنامه اش در دولت احمدی نژاد را به رخش می کشند. حاج بابایی که سال 88 برای معلمان شعر نگفته بود حالا تبدیل به راز شنفته شده است.

شاید هم معلمان را رها کند و به کمیسیون کشاورزی برود . پایگاه اصلی حاجی بابایی در همدان روستاها است. در شهر هم پایگاه سیاسی اصول گرایی از او حمایت می کند. بخش کوچکی  از بازنشستگان فرهنگی همدان هم طرفدار او هستند. اما در بین اقشار تحصیل کرده و طبقه متوسط پایگاهی ندارد. 

 

صدای معلم : درست در اوج تبلیغات انتخاباتی حکم 6 سال حبس عبدی صادر شد. تحلیل شما از این حکم چیست؟

دوسه روز مانده با انتخابات حکم 6 سال جبس او را اعلام می کنند ، شاید هم قبلا به وکیل او آقای پیمان عطار  ابلاغ شده بود و وکیل آن را به عنوان یک برگ برای انتخابات نگهداشته بود. در 4-5 روزگذشته هرچه درفضای انتخاباتی به نام کانون دیدیم کمپین بین المللی عبدی بود و اعتراض به این حکم . یک آدم عاقل هم نپرسید چرا حکم را در این زمان ابلاغ شد؟

به نظر من تندروهای آن طرفی پاس دادند و تندروهای کانون آبشار زدند !

گاهی هم تندروهای کانون پاس می دهند و آن وری ها آبشار می زنند!

نتیجه یک چیز است. نگهداشتن پرونده مطالبات معلمان در فاز امنیتی .

به نظر من ، تا زمانی که پرونده مطالبات معلمان از بخش امنیتی به بخش سیاسی حاکمیت برنگردد این گونه مسایل تکرار خواهد شد.

 

صدای معلم : این فضا چگونه تغییر می کند و چگونه می توان امیدوار بود که پرونده مطالبات صنفی معلمان به بخش سیاسی برگردد؟

به نظرم فقط یک راه دارد : اعتمادسازی ! تشکل های صنفی در 6 ماهه اول سال 94 تحت تاثیر تحلیل های طبقاتی جریان چپ و قومی داخل کانون در برآورد نیروی خود و روان شناسی جمعی معلمان دچار خطای فاحش شدند و در  اتخاذ تاکتیک اعتراض اشتباه کردند.

تشکل ها در شرایطی که حکومت بعد از حوادث سال 88 به تجمعات خیابانی حساس بود، تاکتیک تجمع و تحصن خیابانی را به عنوان تنها تاکتیک اعتراض انتخاب کردند و روند اعتمادسازی که از سوی دولت و وزارتخانه دنبال می شد را نیمه تمام رها کردند.

طبق الگوی سال 85  برگزاری تحصن و تجمع را تا جایی ادامه دادند که منجر به برخورد و بازداشت فعالان شد.

جامعه معلمان کشش درگیری خیابانی را ندارد و فعالان صنف معلم در مبارزه خیابانی تنها می مانند و کاری از پیش نمی برند.

راه درست بازگشت فعالان صنفی به مدرسه و پی گیری مطالبات واقعی صنفی همگام با معلمان در فضای مدرسه و در چارچوب قانون و مقررات است. 

پایان گزارش/

سه شنبه, 11 اسفند 1394 23:25 خوانده شده: 4875 دفعه

در همین زمینه بخوانید: